آخرین اخبار
کد مطلب: 80436
کلکسيون رسوايي اسطوره‌هاي سينماي آمريکا/ هاليوود چگونه فرزندان خود را مي‌بلعد؟
تاریخ انتشار : 1393/06/04
نمایش : 3028
گذشتۀ نه چندان دورِ هاليوود را مي‌توان به آشفته‌بازاري تشبيه کرد که از دل روزنامه‌ها، گزارشات پليس جنايي، شاهدان عيني و پرونده‌هاي دادگاه‌ها، تضادهايي از حقايق پوشيده و اتهامات ناگفته در داستان‌هاي وحشتناک نمايان مي‌شود.
به گزارش سلام لردگان, روابط غير اخلاقي و استعمال مواد مخدر ستارگان خاموش در شکوفايي صنعت فيلم‌سازي دهه بيست ميلادي، هاليوود را به "لانه شرارت" تبديل کرد.
 
مهمانان پارتي، ناگهان از سوئيت 1221 صداي جيغ‌هاي پي در پي شنيدند... بعدازظهر دوشنبه 5 سپتامبر 1921 روزي بود که خانواده بزرگ هاليوود نخستين رسوايي خود را تجربه کرد.
 
به گزارش اشپيگل اين جشن در يکي از هتل‌هاي لوکس شهر سان‌فرانسيسکو برگزار شده بود. مرد مجرم بازيگري چاق بود که چندهفته قبل، يک قرارداد ميليوني با شرکت فيلم پارامون بسته بود. اين قرارداد البته قرارداد چندان گراني در بين بازيگران جوان هاليوود محسوب نمي‌شد ولي بازيگري بود که توانست براي اولين بار بيش از يک ميليون دلار در سال کسب کند و نشان داد که در شهر کوچک هاليوود هر چيزي امکان‌پذير است.
 
نام اين مرد "راسکو آربوکل" (Roscoe Arbuckle) مشهور به "فتي" (Fatty) بود. شاهدان عيني گزارش کردند که وقتي به در سوييت رسيدند، فتي را به شدت مست با لباس‌هاي پاره و يک کلاه زنانه روي سرش يافتند.
 
قتل يک نوستاره به نام "ويرجينا راپي" که از مهمانان آن جشن بود، اين کمدين را که به باور بسياري حتي از "چارلي چاپلين" موفق‌تر بود با رسوايي بزرگي مواجه کرد؛ البته دادگاه براي جلوگيري از بي‌اعتباري وي، او را تبرئه کرد. خود فتي براي لاپوشاني کردن آثار جرم خود، يکي از کارمندان سردخانه را با چاقو زخمي کرده بود که بتواند ضربات ناشي از تجاوز در اندام مقتول را از بين ببرد.
 
*** قصر فيلم و دختراني در آستانه جهنم
 
هنوز چيزي از اين شوک افکار عمومي نگذشته بود که به نوشته اشپيگل، حداقل هر ماه يک رسوايي جنسي تازه سرتيتر خبرهاي رسانه‌اي هاليوود را به خود اختصاص مي‌داد و اعتماد طرفداران اين صنعت را روز به روز کمتر مي‌کرد. ولي در سوي ديگر اين بي‌اعتمادي، زنان و مرداني قرار داشتند که موفق مي‌شدند در فيلم‌هاي هاليوودي نقش بازي کنند، سپس ويلاهاي مجلل، قصرهاي ساخته شده از طلاي خالص و اتاق خواب‌هايي از سنگ‌هاي مرمر سياه و سفيد، فواره در نهارخوري و... در انتظار آن‌ها بود.
 
ده هزار نفر از کساني که در سطوح بالاي خانواده هاليوود قرار داشتند، در اواسط قرن 19 حريصانه براي افزايش شهرت خود مي‌کوشيدند. توده‌هاي عوام در طلب تماشاي هر چه بيشتر فيلم‌ها در سينما باعث سرريز شدن دلارهاي هنگفت و قراردادهاي نجومي به جيب اين بازيگران مي‌شدند. 
 
 
 
 
در گردهمايي‌هاي هاليوودي‌ها علي‌رغم ممنوعيت نوشيدن مشروبات الکلي، انواع اين مشروبات فوران مي‌کرد. مصرف دخانيات نيز همانند يک راز برملاشده، چه در فيلم‌ها و چه در زندگي واقعي هنرپيشگان جاي خود را باز کرد.
 
در سال 1916 "داگلاس فيربنکس" (Douglas Fairbanks) نقش يک کاراگاه را در فيلم "اسرار ماهي‌هاي پرنده" (The Mystery Of The Leaping Fish) بازي کرد. در اين فيلم نه تنها يک ظرف با برچسب کوکائين روي ميز اين پليس قرار داشت، بلکه او هر چند دقيقه يک بار سرنگي را در بازوي خود تزريق مي‌کرد تا اينکه آخرين بار اعتياد او را به ورطه مرگ کشاند.
 
اشپيگل، در گزارشي به بررسي آمال و آرزوي هاليوودي‌ها در گذشته و حال پرداخته و مي‌نويسد: مواد مخدر، شهوت، شهرت، ثروت ناگهاني و بسيار زياد، مؤلفه‌هايي بود که جهان رؤيايي ستارگان هاليوود را مي‌ساخت.
 
*** اسطوره‌هاي رنگين‌کماني و داستان‌هاي وحشتناک
 
"ويليام راندولف هرست" (William Randolph Hearst) کسي بود که اگرچه هيچ ربطي به حيطه فيلم و فيلم‌سازي نداشت، اما در اين معرکه بي‌گناه نبود. قدرتمندترين ناشر هم‌دورۀ وي، همه خبرنگاران خود را موظف کرده بود که تا آنجا که مي‌توانند رخدادهاي تازه را به نحوي شوکه‌کننده مخابره کنند تا مخاطبان سرگرم شوند. حوزۀ فيلم و هاليوود، بهترين عرصه براي شعله‌ورکردن احساسات توده‌ها بود.
 
 
 
خبرنگاران، همواره در حال گزارش دادن فراز و نشيب‌هاي زندگي شخصي ستارگان هاليوود بودند. در مقابل، کارفرمايان و صاحبان صنعت فيلم هاليوود مبالغ هنگفتي را صرف لاپوشاني کردن رسوايي‌ها و سوءرفتارهاي اين ستارگان مي‌کردند؛ بنابراين همواره نوعي نبرد دائمي ميان اين دو گروه بر سر اينکه زندگي واقعي هاليوودي‌ها علني بشود يا نشود، وجود داشت.
 
گذشتۀ نه چندان دورِ هاليوود را مي‌توان به آشفته‌بازاري تشبيه کرد که از دل روزنامه‌ها، گزارشات پليس جنايي، شاهدان عيني و پرونده‌هاي دادگاه‌ها تضادهايي از حقايق پوشيده و اتهامات ناگفته در داستان‌هاي وحشتناک نمايان مي‌شود.
 
مثلاً در ماجراي " توماس اوليو" (Olive Thomas) نشريه سينمايي هرست مرگ مشکوک وي را اين طور بازتاب داد که زيباترين زن هاليوود، در ماه عسل به دليل نوشيدن داروي اشتباهي همسرش جان خود را از دست داد. ولي ديري نگذشت که واقعيت خودکشي وي فاش شد و حدس و گمان‌ها مانند بمب در تمام خبرها صدا کرد:
 
 
 
 
جسد برهنه بازيگر جوان در سال 1920 در يکي از هتل‌هاي پاريس در حالي که داروي خودکشي را در دست داشت پيدا شده بود. همسر اوليو از ستارگان هاليوود، مبتلا به بيماري رواني و شديداً معتاد به هروئين بود. شواهد حاکيست زن جوان از آزار و اذيت ناشي از اعتياد همسرش به ستوه آمده و مرگ داوطلبانه را انتخاب کرده بود. همسر اوليو 13 سال بعد در همان هتل شهر پاريس در شرايطي رقت‌بار جان باخت.
 
خودکشي اوليو حيثيت هاليوود را بيش از پيش خدشه‌دار کرد. "کاردينال جورج ماندلاين" اسقف شهر شيکاگوي آمريکا نامه سرگشاده‌اي نوشت که عنوان آن اين بود "خطرات هاليوود: هشدار به تمامي دختران جوان".
 
 
 
 
در سال‌هاي بعد اعتبار بسياري از ستارگان جوان هاليوود از هم پاشيد. از جمله "باربارا لامار" (Barbara La Marr) که در اين عرصه به "دختر بسيار زيبا" مشهور بود، پس از سال‌ها اعتياد به هروئين بر اثر بيماري سل و التهابات ريوي در 26 سالگي درگذشت. يا "آلما روبنس" (Alma Rubens) که اتفاقاً در يک کمدي با موضوع کوکائين درخشيد و شهرت يافت، در 33 سالگي بر اثر مصرف زياد اين ماده مخدر جان خود را از دست داد.
 
اشپيگل، تعداد دختران جواني را که با هزاران اميد و آرزوي شهرت به هاليوود پاگذاشتند و ناکام ماندند را بي‌شمار توصيف مي‌کند: دختران بي‌شماري متوهّمانه رفتند تا بر کالسکه آرزوهايشان سوار شوند اما زير چرخ‌دنده‌هاي آن له شدند.
 
شرکت‌هاي فيلم‌سازي در دهه‌هاي بعدي براي نجات اعتبار هاليوود تصميم گرفتند در سناريوهايشان اصول اخلاقي را بگنجانند و اين در حالي بود که همچنان براي بستن دهان خبرنگاران و رسانه‌ها از انعکاس دادن رسوايي ستارگان، مجبور بودند رشوه‌هاي هنگفتي بپردازند. حلقه‌هاي زنجيره رسوايي کماکان ادامه داشت.
 
اخلاق‌مداران و متصديان امور فرهنگي آمريکا خواستار برخورد شديد با هنرپيشگاني شدند که بي‌بندوباري و افراط در مسائل غيراخلاقي را ترويج مي‌کنند. هاليوود در واکنش به اين موج اعتراضي، مارس 1922 "ويليام هريسون هيز" (William Harrison Hays) سياستمدار محافظه‌کار آمريکايي را به بالاترين سمت ناظر بر امور اخلاقي در انجمن سينمايي آمريکا (MPAA) گماشت. وي در زمان مسئوليتش يک ليست سياه 117 نفره از کساني تهيه کرد که عياشي و فساد بي‌حد و اندازه آن‌ها ريسک بزرگي براي اعتبار و اخلاق صنعت فيلم محسوب مي‌شد.
 
اولين نفر در اين ليست "والاس رايد" (William Wallace Reid) قهرمان بي‌پرواي مشهورترين فيلم‌هاي زمان خود ("What's Your Hurry"، "The Roaring Road" و "Double Speed") و در عين حال بهترين مثال براي اين واقعيت بود که هاليوود چگونه فرزندان خود را مي‌بلعد.
 
رايد در سال 1919 در يک سانحه قطار به شدت مجروح شد و فيلمسازان به جاي دادن مرخصي استراحت به وي، او را معتاد به مخدر مرفين کردند. او رفته رفته شهرت و محبوبيت خود را از دست داد تا اينکه سه سال بعد به دليل ضعف ناشي از اعتياد، با يک سرماخوردگي ساده جان خود را از دست داد. البته اين بار هم شايعات فراواني در پي اين مرگ شنيده شد:
 
او به هنگام مرگ تنها 32 سال داشت و طي 12 سال حضور در هاليوود توانسته بود در بيش از 200 فيلم سينمايي نقش‌آفريني کند. لذا بسيار احتمال مي‌رود که ناظر اخلاقي هاليوود وي را در سلول خالي يک آسايشگاه حبس کرده و رايد در تنهايي فزاينده‌اش عقل خود را از دست داده و بعد از چند سال مرده باشد.
 
*** هواداران سينما، ارزشي براي هاليوود قائل نبودند... 
 
بزرگترين و پردرآمدترين ستاره هاليوود در آغاز قرن 20 همان فتي بود که ماجراي رسوايي وي در ابتداي گزارش مطرح شد؛ نتيجۀ رسوايي وحشتناک "فتي" چه بود؟
 
علي‌رغم شهادت شاهداني که نسبت به مرگ دلخراش ويرجينيا سوگند ياد کرده و باعث شدند فتي مجرم شناخته شود، وي به دليل عدم وجود اسناد کافي در پرونده آزاد شد. از آن پس فتي از ديد تمام طرفداران سينما نماد هرزگي شد و تنها کسي که او را هنوز قبول داشت مربي‌اش بود.
 
هواداران کمدي‌ها و فيلم‌هاي سينمايي، بارها و بارها به هنگام پخش تصاوير فتي تخم‌مرغ فاسد يا بطري‌هاي خالي را پرتاب مي‌کردند و حتي يک بار گروهي از فعالان حقوق زنان، پرده سينمايي را که کمدي فتي از آن در حال پخش بود پاره کردند.
 
البته باز هم رئيس کمپاني پارامون، با اين توجيه که "فتي ديگر براي مخاطب خنده‌دار نيست" او را از صحنه کنار زد، نه به دليل جرمي که مرتکب شده بود! او همواره به همراه "چارلي چاپلين" يکي از موفق‌ترين کمدين‌هاي هاليوود به شمار مي‌رفت که چنانچه مي‌دانيم کارنامه شغلي و زندگي چارلي چاپلين هم از رسوايي اخلاقي در امان نمانده است.
 
 
هاليوود علي‌رغم ظاهر پر زرق و برق کنوني، طي سال‌ها متأثر از رسوايي‌هاي اخلاقي- جنسي از درون پوک و پوچ شده است. اعتياد هنرپيشگان و پشت‌پرده‌هاي پليسي و قضايي آن‌ها نشان‌دهنده آن است که صنعت فيلم‌سازي آمريکا همچنان در تلاش براي پوشاندن نقاط سياه در زندگي بازيگراني است که علاوه بر فساد اخلاقي، در اعتياد به الکل، هروئين، کوکائين و مرفين گرفتارند.
منبع. باشگاه خبرنگاران
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس